مدح و شهادت حضرت حر علیهالسلام
جدا میکردی از لشگر مسیر جادۀ خود را به روی اشک میانداختی سجادۀ خود را به استـقـبال تو با روی بـاز آمد امام ما چه مشکل گفته بودی حرفهای سادۀ خود را چه کردی با دل فرزند پیغمبر که میخواهد در آغوشـش بگـیرد پیکر آزادۀ خود را بیا سیراب شو از تشنگی مانند مولایت بگیر از دستهایش روزی آمادۀ خود را شهادت روزی مردان سرمست است وقسمت شد که از دستان مولایت بگیری بادۀ خود را زجا برخیز وسیری کن در آفاق و ببین با او شکوه پیکر در خاک وخون افتادۀ خود را |